من دیگه عاشق نمیشم ...

 

 

 

 

 

آی آدما گوش بکنید ... میخوام بگم یه خاطره ...

خاطره ی عشق من و ... یه دختر بی همزبون ...

آی آدما دنیا خیلی عجیب شده ... شایدم یه جورایی غریب شده ...

نمیدونم ... شاید خدام از ما یکمی سیر شده ...

بسه دیگه طفره نرم ... میرم سراغ قصمون ...

قصه دربدری ... یــــــا ... نامردمان بی نشون ...

اون که واسم عزیز بود و ، عزیزتر از جون خودم ...

حاضر بودم دنیامو من ، ارزونی چشاش کنم ...

چه ساده بیوفا شد و ... رفت از کنارم تا ابد ...

بخدا من نمیدونم !!! که چرا اون بیصدا رفت ؟؟؟

من که عزیز بودم واسش ... نه ... به خدا خودش میگفت ...

میگفت که دوسم داره ... عاشقمه خیلی زیاد ...

آخ نکنه دروغ بودن حرفای اون ای نازنین ...

وای که چه ساده بودم ، حرفاش باورم شد ...

عاشق اون شدم من ، واقعا باورم شد ...

بعد یه مدت فهمیدم ... همه اینا خیال بودن ...

وای که دارم چی میشنوم ... لیلی من مرده میگن ...

من موندمو ... یه خاطره ... خاطره جداییمون ...

میخوام که اصلا بمیرم ... به یاد اون روز جنون ...

حالا شبا تو خلوتم ... به یاد اون اشک میریزم ...

اشکامو پاک نمیکنم ... میخوام که دریا بسازم ...

آی آدما گوش بکنید ... من دیگه عاشق نمیشم ..

عاشق هر کی هم بشم ... عاشق چشماش نمیشم ...

ای خدا بسمه دیگه ... بغضم داره میترکه ...

من دیگه عاشق نمیشم ...

عاشق چشماش نمیشم ...

 

 

نظرات شما عزیزان: